شوخي با ادبيات فارسي
يا رب اين نوگل خندان که سپردي به منش / مي سپارم به تو از چشم حسود چمنش
معني اين بيت : خدايا من مواظب ايني که به من سپردي مثل چشمم هستم.
دکتر اين دختر خندان که کوبيدي تو سرش / مي سپارم به تو از ذهن در سر کچلش!
معني اين بيت: دکتر جان اين دختري که همچين کوبيدي توي سرش ، تازگيا کچل شده.
گرچه از کوي وفا گشت بصد مرحله دور / دور باد آفت هر چي پسره از توي سرش!
معني اين بيت : هر چند که معني وفا را دختره نميدونه ، ولي آرزو ميکنم که فکر پسراي ديگه رو نکنه!
گر به سرمنزل مقصود رسي دخت قناس! / چشم دارم که سلامي برساني زمنش!
معني اين بيت: از طرف ما هم به حاج خانم سلامکي برسان!
به ادب جامه گشايي کن از آن زلف سياه / جاي تيفوسي عزيزاست تو بهم برمزنش!
معني اين بيت: در منزل با ادب روسري رو دربيار که موهاي سر تيفوسي خيلي باحاله!
گو دلم خيره شده بر خط و خال بدنش! / محترم دار در آن طرقه گردن شکنش!
معني اين بيت : زيادي به خط و خال بدنش دقت نکن که ممکنه گردنتو بشکنه!
در مقامي که بياد لب او مينوشند / الکل آنست که مست گردد ز بوي خويشتنش!
معني : اين قسمت بدآموزي داره معنيشو نميگم!
عرض و مال را نتوان بر در ميخانه فروخت! / هرکه خربزه خورد بر لب دريا فکنش!
معني اين بيت: هيشکي جنسش رو جلوي منزلش نميفروشه! وگرنه پاي لرزش هم ميشينه!
شنبه 16 بهمن 1389 - 4:12:13 PM